یکشنبه، فروردین ۴

باراک اوباما به روایت پیر امیدیار

When he talks about America, it makes me proud to be an American. I want to believe, and I do believe that we live in the America he is talking about. I'm an immigrant, and even though I was raised here, I've always loved this country and its ideals with the fervor of a convert. He puts words to what I feel.

پیر امیدیار پایه گذار سایت پرطرفدار ای بی در جدیدترین پست وبلاگش حمایتش را از باراک اوباما کاندیدای ریاست جمهوری آمریکا اعلام کرد!
امیدیار که با کلینتون آشنایی نزدیکی دارد و با سناتور مک کین ملاقات داشته ضمن تاکید بر توانایی های هردو آنها مینویسد که تصمیم به حمایت اوباما برای او تصمیم آسانی نبوده و با توجه به ارتباطش با کلینتون ها عاقلانه تر این است که خودش را کنار بکشد و در این زمینه اظهار نظری نکند اما یک نکته باعث میشود که این کار را انجام ندهد:

But then I ask myself: when will I have another chance in my life to risk the downside and take a stand, to raise my voice in support of someone as inspiring and aspirational as Barack Obama? That someone like him, of his vision, his character and tempermant, could be president of the United States, will only happen once in my life. Sure, if he loses now he could try again in four or eight years. But by then the audacity of his message will be dimmed by repitition and cynicism. And I will have missed my very first opportunity to stand for hope and the ideals that set this country apart, and make this country great.

به اعتقاد امیدیار, اوباما آینه ای را در برابر ایالات متحده قرار داده است که اگرچه نقصها و زشتی های موجود را منعکس میکند اما نشاندهندهء تصویری است از نهاد قوی و پرافتخار ایالات متحده که قادر است بر مشکلاتی که بر سر راهش قرار دارند فایق آید!

در همین زمینه ویدوی سخنرانی اوباما در مورد نژاد پرستی را ببینید که علی رغم اینکه طولانی است ظرف چند روز دو نیم میلیون بیننده داشته! اوباما در این سخنرانی موضوع چالش برانگیز نژادپرستی در ایالات متحده را با استفاده از مثالهای شخصی فراوان به سخنرانی جذاب و پرشوری تبدیل میکند که عمق فرهیختگی و شعورش را آشکار میکند.





یکشنبه، اسفند ۲۶

نسل ما




مارتین لوتر کینگ در هنگام سخنرانی اش به هنگام دریافت جایزهء نوبل در وصف جامعهء آمریکا جمله ای گفته که وصف الحال جامعهء ایران در این روزهاست: ما باید برای این نسل تاسف بخوریم نه تنها بجهت اعمال و کرداری که افراد بد انجام میدهند بلکه بخاطر سکوت تکان دهنده ای که افراد خوب پیشه کرده اند!

نمیتوانم کسانی را بفهمم که به نام دین و امنیت این روزهای سیاه و تلخ را سیاهتر و تلختر میکنند اما دلم میخواهد کسانی را درک کنم که اینهمه سیاهی و تلخی را میبینند و قدمی برنمیدارند حتی در حد همین تکه کاغذی که سهم ما از آزادی و مبارزه است...نمیفهمم این آدمهایی که در این روزهای سیاه سر در گریبان فروبرده اند...سرد, منجمد, بی تحرک...

چهارشنبه، اسفند ۱۵

پدرم



پذیرایی کردن و در اصل سرگرم کردن والدین فکر میکنم یکی از تجربه های خاصی است که کسانی که در خارج از کشور زندگی میکنند باهاش سروکار دارند!
فکرش را بکنید که پدرو مادری که شما همیشهء خدا بهشان وابسته بوده اید و همه جا را بهتر از شما میشناخته اند و برنامه ها و سرگرمیهای خوشان را داشته اند برای یک مدت به شما وابسته میشوند و این شما هستید که تصمیم میگیرید که چجور غذایی بخورند ( بواسطه رستورانهایی که انتخاب میکنید و سبک خریدو خورد و خوراکتان), کجا بروند ( محلهایی که شما تشخیص میدهید از قبیل موزه یا گالری یا خرید) و احیانآ چه برنامه روزانه ای را دنبال کنند ( صبحانه ساعت هشت صبح, نهار دو بعد از ظهر, پیاده روی عصر!) خلاصه اینکه یکجورهایی پدرو مادرتان میشوند مثل بچه های شما...
این چند روز که بابا اینجاست فرصتی است که باهم وقت بگذرانیم و برایم جالب است که چقدر سریع با سبک زندگی ما خودش را وفق داده ( باتوجه به اینکه سبک زندگی دانشجویی ما با سبک زندگی مان در ایران متفاوت است) و اینکه چقدر بودنش در خانه دلگرم کننده است...اینقدر که سعی میکنم بیشتر اوقات روز را با او بگذرانم و قسمتهای مورد علاقه ام در شهر را با او ببینم و نظرش را بشنوم ( که باتوجه به سیاستمداری بیش از حدش سخت است از نظر واقعیش سر دربیاوری) و از هر فرصتی برای گپ زدن با او استفاده میکنم و همهء اینها به این روزهای سرد آخر سال کلی رنگ داده...

سه‌شنبه، اسفند ۱۴

جشن هسته ای


ویتالی چرکوف رئیس دوره ای شورای امنیت و نمایندهء روسیه در این شورا میگوید که در جلسهء امروز, اعضا پس از بحث فراوان سرانجام تصمیم گرفتند که به نمایندهء ایران اجازه بدهند که پیش از رای گیری بر سر قطعنامهء جدید در جلسهء شورای امنیت حضور پیدا کرده و در مورد دیدگاه ایران صحبت کند اما به گفتهء چرکوف صحبتهای نمایندهء ایران در نهایت انتظارات اعضای شورا را برآورده نکرده است...گویا نمایندهء ایران در شورای امنیت هم به اندازهء سیاستمدارانی که در تهران پیروزی هسته ای بهم تبریک میگویند از قافله عقب است!
اگر به مسائل هسته ای! علاقمند هستید میتونید با مراجعه به سایت شورای امنیت در قسمت پادکست قسمتهایی از مذاکرات شورا را ببینید, مصاحبه با اعضای شورا پس از تصمیم گیری در مورد قطعنامهء جدید شورای امنیت در مورد برنامهء اتمی ایران هم در این قسمت قرار دارد...مصاحبه با ویتالی چرکوف که قسمتهایی از صحبتهایش را ذکر کردم و همچینین صحبتهای نمایندهء سوریه در دفاع از برنامهء اتمی ایران و حمله به اسرائیل و انتقاد از سیاست دوگانه شورا در زمینهء قرارداد منع گسترش سلاحهای اتمی از جالبترین پادکستهای امروز هستند!

پ.ن:همهء ویدئو ها یک طرف و مصاحبهء زلمای خلیل زاد و فارسی حرف زدنش با یکی از خبرنگاران فارسی زبان یک طرف!

بايگانی وبلاگ