خودمونی

تعطيلات عيد خود را چگونه گذرانديد!!! اين کامپيوتراي دانشگاه ما اصلآ حالشون خوب نيست يک موقع آدرس اين جناب سکتور صفر رو باز ميکنند و آدم ميتونه چهارتا کلوم وبلاگ بنويسه بعضي وقتها هم لج ميکنه و اصلآ راه نميده که نميده... ولي حالا که محض رضاي خدا دلش بحال من سوخته و آدرس تبديل به يونيکد رو باز کرده هزارتا حرف دارم که نميدونم از کجاش شروع کنم... شاهين از سومين عيدي نوشته که عيد نيست...براي من اين دومين عيديه که خونه نبودم...خريد عيد نرفتم...گل نخريدم...هفت سين نحيدم...عيدي نگرفتم...تازه از همه مهمتر نتونستم موقع سخنراني عريض و طويل مقام معظم رهبري تلويزيون رو خاموش کنم!!!!! موقع تحويل سال اينجا ساعت چهار صبح بود و تازه فردا صبحش هم کلاس داشتم پس واضح و مبرهن است که عين بچه هاي خوب کپه لالام رو گذاشتم تا فردا صبحش از درس و کارم عقب نمونم اما از اونجايي که وجود مباکم تعطيلات نوروزي سنوات گذشته رو فراموش نکرده بود از اول صبح يک سردردي گرفتم که به ميگرن چشمک ميزد...تازه نسيم دوستم هم از اونطرف مسموم شده بود و اومده بود که مثلآ من مواظبش باشم !!! خلاصه اولين روز سال جديد به سلامتي شما توي رختخواب گذشت... اما در عوض در اولين شب سال نو يک سبزي پلو ماهي به ملت دادم که همه انگشتاشونو ميليسيدند!!!! نسيم هم نامردي نکرد و فردا شبش برامون خورشت آلو اسفناج درست کرد... دو روز تموم هم به خودم تعطيلات نوروزي دادم و همش خوردم و خوابيدم و راست راست راه رفتم و هيح کاري نکردم... خلاصه اگر به من باشه اسم امسال رو ميزارم سال گاو(البته گوسفند هم همچين بي مناسبت نيست ها)...