سه‌شنبه، اسفند ۹

ایران

ایران

سرت رو از روی بالش بلند میکنی و نگاهت میفته به آسمون ابری پشت پنجره و آه از دلت برمیاد که هوومممم ایران نیستم دیگه...
بیست روز قشنگ و پر کار رو ایران بودم...بعد از چهارسال بازهم عاشورا تاسوعا و غذای نذری...کلی آدم جدید و یک عالمه ایدهء نو و کلی هم دلتنگی برای اونایی که دیگه نیستن...
و حالا بازهم درس و شروع ترم جدید و یک عالمه برنامه که باید بهش برسم...صبح که از خواب بلند میشم به خودم میگم هنرت این باشه که از لحظه ات لذت ببری...از همین دم...از این آفتابی که داره از لای ابرها چشمک میزنه...از جمع کردن همین بازار شامی که از دیروز روی زمین ولو شده...از به سرانجام رسوندن همین برنامه هایی که برای کارهات ریختی...اما باز وسط درس و مشق و کار یاد اونایی میفتم که نیستن و جاهایی که ازشون دورم و...درست میشه...این افسردگی هفتهء اول هم درست میشه...

شنبه، بهمن ۱۵

دنیای دوگانهء من


سوره ،بچه هاى مسجد


به کجا چنین شتابان!

سایت خبری آژانس بین المللی انرژی اتمی سازمان ملل


دنیای دوگانهء من

من دوتا آدرس ایمیل دارم...یکیش مال کارهای شخصی و دانشگاهی و فامیل و دوست و آشناهای غیر اینترنتی واونیکی مال آشنایان و دوستان اینترنتی و وبلاگ و فوتو بلاگ است...
نوع و محتوای ایمیلهایی که در هرکدوم از آدرسهای دارم طبعآ متفاوت است...تفاوتی که به شکل کنایه آمیزی نشان دهندهء دوگانگی زندگی من ِ شرقی در غرب است...
میل باکس شخصیم حاوی پتیشن هایی است که همکلاسهای دانشکده در اعتراض به جمع آوری تابلوهای راهنمایی رانندگی دوزبانه در ایالت کرنتن در جنوب اطریش تهیه کرده اند , یا ایمیل گروهی که از وزارت کشور اطریش میخواهد سایت ژاپنی که فروش گربه های توی شیشه به عنوان اقلام لوکس تبلیغ میکند را فیلتر کند...یا ایمیل دوستی که خواسته به فلان کارخانهء شکلات سازی ایمیل بزنیم و تقاضا کنیم تا بهمان بیسکویت شکلاتی مورد علاقه اش را از چرخهء تولید خارج نکنند...

ایمیلهای آدرس دومم پر از پتیشن هایی است که در اعتراض به سرکوب رانندگان شرکت واحد...زندانی کردن دانشجویان و فعالان سیاسی...عدم رعایت حقوق بشر, محکومیت فیلترینگ اینترنت و...نوشته شده...

بايگانی وبلاگ