جمعه، مهر ۱۱




دو سال پيش موقعي که ويزاي تحصيلي ام آمده بود و روزاي آخر دانشگاه تو تهران بود يکبار يکي از استادهام ازم پرسيد تو که داري ميري پايتخت موسيقي اروپا چقدر از اين نوع موسيقي سرت ميشه...مثلآ خبر داري کوارتت چيه يا تنور رو با ت دستا دار مينويسن يا بي دسته!!!
راستش رو بخواهيد من اصولآ تا قبل از اينکه از ايران خارج بشم زياد تو خط موزيک نبودم و بخصوص از موسيقي کلاسيک به کل بي خبر بودم و اين بي سوادي موسيقي هم اينجا يه جورايي اذيتم کرد چون اينجا بچه ها از سنين خيلي کم با قوائد موسيقي و ابزار آلات موزيک آشنا ميشن و تا پايان زمان تحصيلشون در مدرسه دستکم به يکي از ابزار آلات موسيقي مسلط ميشوند(البته نه به سبک ايران که همه تا از خونه شون قهر ميکنند ميرن و يک گيتار برقي ميگيرند و احساس جيمز هتفيلد بودن بهشون دست ميده).
اما خوب توي اين دوسال به برکت برنامه هاي فرهنگي متنوع و بخصوص جشنواره هاي متفاوتي که موسيقي و بويژه موسيقي کلاسيک بخش عمده اش رو تشکيل ميده خيلي بيشتر با اين هنر آشنا شدم غرض از اينهمه فلسفه بافي اينکه امشب با يک گروه تووووووووووووپ از دانشجوهاي ارکستر از کشور دوست و برادر آلمان ميريم اينجا تا اپراي Fleder Maus اثر يوهان اشتراوس رو ببينيم...

هیچ نظری موجود نیست:

بايگانی وبلاگ