جمعه، آبان ۳

اين مطلب آيدا را خوانده ايد؟اين جمله اش منو خيلي تو فکر برد :همه ء سالن با هم يکپارچه می خوندن : گل گلدون من شکسته در باد ... تو بيا تا دلم نکرده فرياد ... ... وای ، خيلی حس خوبی بود ... اين جمهوری اسلامی چه لحظه های خوب و ساده ای رو از ما ها دريغ کرده !
آرامش و نشاط کودکي...بدون ترس از بمبهايي که هر آن روي سرت فرو ميريخت...
نوجواني بي دغدغه...بدون ترس از محکوم شدن و مطرود شدن...
جواني کردن...دوست داشتن...عاشق شدن...
قدم زدن بي دغدغه زير آفتاب بائيزي دست در دست کسي که دوستش داري...
لغزش قطره هاي بارون بين موهات...لذت بوسيدنش وسط خيابان...
غوطه ور شدن در دريا...بدون هراس از چشمهاي ديگران...
امنيت...آرامش...شادي ...رقص...زيبايي
و از همهء کسانيکه اين ها رو توي يکجاي ديگه دنيا جستجو کردند حس امن بودن در جمع خوانواده و دوستان رو دريغ کرد...
جمهوري اسلامي يک زندگي سالم و طبيعي رو از نسل ما دريغ کرد....

هیچ نظری موجود نیست:

بايگانی وبلاگ