من هنوز منتظره اون فرصتم که بشينم براتون انشاي تابستان خود را چگونه گذرانديد رو تعريف کنم اما انگار اين فک و فاميلهاي ما همه دست به يکي کرده اند تا منو از اين امر خطير بازدارند...
از امروز دوباره به مدت يک هفته ميرم اينجا بعدش اميدوارم يک نصف روز پيدا کنم بشينم يک دل سير وبلاگ بنويسم...از جاهايي که رفتم٫آدمهايي که باهاشون آشنا شدم و تجربهء کار کردن در يک کشور ديگه...
جمعه، شهریور ۲۸
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
بايگانی وبلاگ
-
▼
2003
(154)
-
▼
سپتامبر
(9)
- آقا من قديمها عجب مطالب بر مغزي مينوشتمها!!!! امرو...
- توي يک هچلي افتادم که فقط خدا خودش بايد به دادم بر...
- جدي؟؟؟؟
- امروز دارم ميرم اينجا خوراکيهاي ايراني بخرم... چون...
- من هنوز منتظره اون فرصتم که بشينم براتون انشاي تاب...
- آدم وقتي وبلاگشو آپ ديت نميکنه حتمآ مشغول يک کا...
- يکي از تفاوتهاي اينجا و اونجا اينه که اينجا آدمها ...
- من برگشتــــــــــــــــــــــــم.. دو روز توي ا...
- آقا صدا منو دارين؟؟
-
▼
سپتامبر
(9)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر