اعترافات
توی فوروم دانشکدهء ما همه جور مطلبی دیده میشه از جزوه های درسی تا آگهی آپارتمان و کتاب دست دوم و... ولی از همه جالبتر قسمتی است که ملت هرچه دل تنگشان میخواهد مینویسند...اینهم نمونه ای از اعترافات ملت:
من اعتراف میکنم روزهایی که تنها هستم با لبی خندان حرکات رقص مدرن را با موزیک کلاسیک ترکیب میکنم!
من اعتراف میکنم که در دوران کودکی آرزو میکردم در بزرگسالی اسب بشوم ( در جواب سوال میخواهید در آینده چه کاره بشوید؟)
من اعتراف میکنم که پیشترها عاشق کوین کاستنر بودم!
من اعتراف میکنم که در سیزده سالگی همهء پس اندازم را برای کلاس رقص دادم چون میخواستم معروف بشوم و امیدوار بودم از این طریق با گروه تیک دت آشنا بشوم...
من اعتراف میکنم که در انتخابات محلی به حزب دمکرات مسیحی رای دادم...
من اعتراف میکنم که به پدر و مادرم گفته ام که ترم پائیز در نیویورک تا نیمهء ژانویه طول میکشد برای اینکه نمیخواستم برای تعطیلات کریسمس به وین برگردم!
من اعتراف میکنم که در سن بیست و سه سالگی همچنان از تاریکی میترسم و با چراغ روشن میخوابم...
من اعتراف میکنم که از فشار دادن جوشهایم بی نهایت لذت میبرم!
من اعتراف میکنم که از دریافت اس ام اس خیلی خوشحال میشوم...
من اعتراف میکنم که کلاس امروزم را نرفتم برای اینکه بتوانم بیشتر بخوابم...
پنجشنبه، آذر ۲
اعترافات
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر