دلم یه «پیلار ترنرا» میخواد...
میخوام برم پیشش بغلش کنم و سرم رو بذارم رو شونه هاش. بعد بشینم جلوش دستهای گرمش رو بگیرم تو دستهام و همینجور داستان زندگیمو براش بریزم وسط. اونم همینطور که قهوه میخوره زل بزنه تو چشمام و گوش کنه. بعد میگم برام فال ورق بگیره....
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
بايگانی وبلاگ
-
▼
2003
(154)
-
▼
نوامبر
(21)
- اينقدر کار سرم ريخته که نميدونم بايد از کجا شروع ک...
- تست Love : دررررريـنـــــــــــگ تلفن زنگ ميزنه٫ ا...
- آخي بميرم... پينکفلويديش هم درگير اين سوء تفاهم ه...
- I went to bed last night utterly dejected; I thou...
- جوجوي هيچ کس: عزيز دلم، وقتی ميبينم ميخندی، وقتی م...
- آخرش کجاست اون جايي که مي شه نشست و يه نفس راحت و ...
- قصه ءخاله سوسکه حکايت و زن ايراني است که کوي به ...
- مرسي از همهء اونهايي که با نوشته هاشون تو وبلاگشون...
- دلم یه «پیلار ترنرا» میخواد... میخوام برم پیشش بغل...
- و اين هم دوربين جديد بنده!!!با زوم ده٫ چهار MP...
- ميدوني آخه عشق ما خيلي متفاوت بود...همه چيز ما فرق...
- کي بود ميگفت ادب مرد به زدولت اوست؟ آقا چقدر درست ...
- اي که بي تواين کوير خواب بارون ميبينه وقتي نيستي غ...
- تصميم جديد شورای شهر تهران: هفدهمين نمايشگاه بين...
- يه روز به من ميگفتي که با دلم تو جفتي اگه منو نبين...
- بيخود!!!!
- چه رابطه اي آينده داره؟
- "?Where Is The Love" What's wrong with the world,...
- انگار نه انگارکه همين هفتهءپيش برف اومد!!!همحين ...
- من اگه از رو برم و بجاي وبلاگخوندن مثل آدم سر تحق...
- اينم متن ايميلي که امروز داشتم... Dear Friend, ...
-
▼
نوامبر
(21)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر