قراره سيستم مديريت دانشگاهها در اطريش تغيير کنه در سيستم جديد بجاي سنا که در رأس هرم قرار داشت و متشکل از تعدادي از نمايندگان مجلس و نمايندگان احزاب و نيز اساتيد دانشگاه و نيز نمايندگان گروههاي دانشجويي بود تنها يک مدير وجود دارد و زير نظر او گروههاي درسي قرار دارند...
به اينصورت حق رآي دانشجويان و نيز اساتيد از بين ميرود و آنها فقط ميتوانند نظر مشورتي بدهند اما نميتوانند در اتخاذ تصميم مشارکت کنند...
بهمين خاطر از يک ماه پيش دانشجويان و اساتيد شروع کرده اند به تهيه مقدمات براي انجام تظاهرات و تحصن و نيز سخنراني در مخالفت با اجراي اين طرح...توي يکي از بروشورها آمده بود که اگرچه اين حرکتها تأثير چنداني در اجراي طرح نخواهد گذاشت اما نفس جمع شدن ما با هم و سازماندهي اين حرکت مهمترين دستاورد ما از اين برنامه است...
سال گذشته هم که نظام پرداخت شهريه در دانشگاه به اجرا گذاشته شد تظاهراتهاي دانشجويي و تحصنها چشمگير بود...اگرحه آن حرکت هم مانع اخراي طرح نشد اما مهم بيداري و حساسيت دانشجويان نسبت به اتفاقات دور و برشان است اينکه انتظار ندارند همه چيز کامل و آماده در دسترسشان باشد بلکه براي بدست آوردن موقعيتهاي مختلف حرکت ميکنند آنهم توي يک کشور سوسيال دمکراتي مثل اطريش که خدمات اجتماعي اولين اولويت دولت است...
اينجور وقتها فکر ميکنم که نسل ما براي بهتر شدن موقعيتش چه کرده؟؟؟چه راهي غير از فرار يا ناديده گرفتن واقعيات دور و برش پيش گرفته؟؟
اگر فعاليتهاي دانشجويان اروپايي بر عليه جهاني سازي را بيگيري کنيد ميبينيد که با آنها هم بهتر ما برخورد نميشود...اما اونها به مبارزه شون اعتقاد دارند آدمهايي هستند که حتي سالها به اين خاطر به زندان رفته اند...
اما مسئله اينجاست که نسل ما نسل ترسويي است٫نسلي که هدفهاي شخصيش رو به يه ايده آل جمعي ترجيح داده...نسل ترسويي داريم و شايد هم نسلي بي رويا...نسلي که تغيير رو باور نداره...نسلي که اعتقادي به بهتر شدن نداره...
نسلي که دمشو ميگيره لاي پاش و آسه ميره و آسه مياد...نسل تنبلي هستيم فکر ميکنيم که با دوتا تظاهرات و سه تا تحصن به دموکراسي ميرسيم...اونهم در يک کشور جهان سومي و با امکانات محدود ...اگر هم نشد پاسپورتمونو ميگيريمو خداحافظ...
نسلي که هرچيزي رو آماده ميخواد٫نسلي که جرأت مبارزه نداره...
چند نفر از ما اصلآ از خودش پرسيده چه کاري براي بهتر شدن وضعيت ميشود انجام داد؟چند تا کتاب در مورد روند دموکراسي خوانده ايم؟چقدر موقعيتها و تواناييهاي کشورمان را ميشناسيم؟چه قدمي در جهت بهتر شدن وضعيت برداشته ايم؟؟
دوشنبه، دی ۱
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
بايگانی وبلاگ
-
▼
2003
(154)
-
▼
دسامبر
(19)
- منظور من از نوشتهء قبليم اصلآ اين نبود که خارج اوم...
- هم تشنه مثل خورشيد بي سرزمين تر از باد تهي تر از...
- راستي کيوان جان اين سيستم نظر خواهي هم درست شد ا...
- سايه جان اين تئوري شما شامل اين جعبه شکلاته که د...
- شهری که به ما سپردند، مسعود بهنود شهری که به شم...
- قراره سيستم مديريت دانشگاهها در اطريش تغيير کنه در...
- از يه چند روزي توي سال بدم مياد يکيش همين تعطيل...
- اون Referat بود که تعريفشو کرده بودم امروز بالاخره...
- خيلي دلم ميخواهد ببينم که توي کدام دادگاه و به چه ...
- صدام حسين بهمراه همسر اولش مسعود بهنود:سال 19...
- در نتيجهء ارتباط تلفني ديشب ما معلوم شد که صداي من...
- تگرگي نيست ، مرگي نيست صدايي گر شنيدي ، ...
- من به هيچ چيز ديگهء اين نوشتهء خورشيد خانوم کاري ن...
- من سالمم و حالم خوبه وايــــــــــــــــــــــــــ...
- فکرشو بکن چهار هفته پيش استاده موضوع Referat رو به...
- آخرين رويدادهاي ورزشي ايران در سايت بدلباس ترين و ...
- وبازهم ابراهيم نبوي: خامنه ای مثل راديوی خراب می م...
- امان از دست مردم You have to understand that the a...
- آخيش چقدر بحث کردم اصلآ بقول اين بچه بحث خونم افتا...
-
▼
دسامبر
(19)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر