جمعه، دی ۲۷

وقتي دو تا امتحان خفن داشته باشي و يک تقويم پر از قرار و مدارهاي فـــرهـــــنگي!!! نتيجه اش اين ميشه که يکهفتهء تمام لنگ وبلاگت رو هوا ميمونه٫ مردم رو نيم ساعت نيم ساعت سر قرار ميکاري و همهء درسات هم ميمونه واسه شب آخر...ولي خوب عوضش توي يک گروه تئاتر عضو شدم(فکرشو بکنيد قراره به زبون هيتلر پيس رمانتيک بازي کنم )...با دوست جونم رفتم خريد و يک کلاه با حال مدل جديد خريدم که حالا حالا ها روم نميشه سرم بذارمش :) بعدش رفتم يک کافهء اصل ويني توي منطقهء توريستي وين که خيلي خـــــــــــــــــدا بود...اين احسان ميگفت موقع امتحان به آدم خيلي خوش ميگذره هاااا....

هیچ نظری موجود نیست:

بايگانی وبلاگ