پنجشنبه، آذر ۲۱

ديروز يکي از دوستام به مناسبت کريسمس يک جعبه شيريني کادو داد...اومدم خونه بامونا نصف جعبه رو خورديم هي به مونا گفتم چقدر اين مزه اش آشناست...اين شيرينيهاش چه خوشمزه است و... صبح بلند شدم يکدونه نارنگي خوردم بعدش يکدونه شيريني بعدش مثل همون موقعي که اون دانشمنده ( که اسمشو يادم رفته ) وزن حجمي رو کشف کرد همونجوري جيغم رفت هوا که مونا اين شيرينيهاش آلمانيه!!!!(همون شيرينيهايي که وسطش مارمالاد داره ) آخه من تو تهران عاشق شيريني آلماني بودم و مخصوصآ تمام تعطيلات عيد خوراکم نارنگي و شيريني آلماني بود ولي تمام ديروز اصلآ بفکرم نرسيده بود که اين چه شيريني است آخه مزه اش قاطي مزهء نارنگي يادم مونده بود!!!!

هیچ نظری موجود نیست:

بايگانی وبلاگ