دوشنبه، شهریور ۲۵

اولش Hystory اكسپلوررم ديوونه شد و ديگه هيچ صفحه اي رو آفلاين نميديدم...بعدش كامپيوترم مست كرد و ديگه Stand byنميشد و دم به دقيقه هم هنگ ميكرد....در ادامه زد به سر بلاگر و ديگه متنهام اديت نميشد....امروز هم كه آخرين نوشته ام رو با خط ميخي پابليش كرد....براي حسن ختام هم سه تا خط تلفنمون به اتفاق قطع شدند تا بنده از رو برم و دست از اين بي ناموسي(وبلاگ نويسي)دست بردارم....

اما بقول مادربزرگ مرحومم :ما شانس آورديم اين بچه(يعني من) پسر نشد چون با اين رويي که داره حتمآ ملا ميشد(شايد هم مرجع تقليد)

هیچ نظری موجود نیست:

بايگانی وبلاگ