جمعه، آبان ۱۷

دو کلمه حرف حساب با ام.نايت .شيامالان!!!! چند روز پيش فيلم حس ششم را ديدم...بله و همچنان باران متلکهايي است که از اطاق فرمان به سر و روي اينجانب روان است که : نگاتيوهاي فيلمه در حال پوسيدنه و کارگردانه ۲تا فيلم هم بعد از اين فيلم ساخته و تو تازه ديديش؟؟؟ اما از آنجايي که ليسانس روزنامه نگاري بنده براي سر کوزه نيست و نخستين شرط روزنامه نگار شدن بقول استاد الستي«دامة الافاضاته» پررويي است پاسخ بزرگواران اطاق فرمان آماده در آستين بنده قرار دارد که: بابا مايه داري است و هزار دردسر٫ يکي مايه داره و هفته اي ۱۰تا فيلم جديد براش مياورند در خونه و جناب هفته به هفته وقت فيلم نگاه کردن نداره...اون يکي در آغوش شيطان بزرگ لميده و در Cinecomplex هاي آنچناني استکبار جهاني فيلمهاي مبتذل هاليوودي را ميبيند و يکي هم دانشجوي درمانده اي است که در قلب اروپا گير افتاده و راه بس و پيش ندارد و ترم پيش فقط دو تا واحد پاس کرده و اين ترم با گوشهاي مخملي زيبا در حال يورتمه رفتن است.... اين از مقدمه...و اما از فيلم بگويم: اگر ديده ايد که چشمتان روشن و اگرنه مگر آزارداريد که براي خودتان دردسر درست ميکنيد؟آخه اينجور فيلمها ديدن دارد؟؟اي جناب ام.نايت شيامالان(اخه اينهم شد اسم)مگر آزار داري که اينجور فيلمهاي بي ناموسي ميسازي؟؟ آخه مگر خودت خواهر و مادر نداري که بچه مردم را ميترساني؟؟ بجاي اينهمه روح و شبح برو دو تا سريال خانوادگي بساز که آمار ازدواج را در جامعه افزايش بدهي چه فايده از اينکه آمار ناراحتيهاي کليوي را بالا ميبري چون بچه هاي مردم از ترس گلاب بروتونشون رو نگه ميدارند؟؟؟؟آخه اينهم شد کار مرد حسابي؟؟؟

هیچ نظری موجود نیست:

بايگانی وبلاگ