شنبه، دی ۲۳

بوی خوش زن

بوی خوش زن

بعضی از فیلمها را باید دید یعنی ندیدنشان باعث میشه که آدم از فرهنگ مدرن دنیا چیزی کم داشته باشه...بوی خوش زن با بازی عالی آل پاچینو از همین دسته فیلمها است...از آن فیلمهای ارزشمندی که آدم بعد از دیدنشان چیزی یاد گرفته و حس خوبی به حسهای خوبش اضافه شده...
وقت دیدنش هم اتفاقآ همین شنبه شبی بود که تمام روز فقط پای کامپیوتر چیز نوشته بودم و سرچ کرده بودم و مخم علنآ هنگ کرده بود!
اسم فیلم را زیاد شنیده بودم و اگر اشتباه نکنم حتی موسیقی متنش را هم میشناختم اما با اینهمه وقتی سی دی اش را توی لپ تاپم میگذاشتم و چای بدست روی تختم لم میدادم انتظار خیلی زیادی از فیلم نداشتم...در همین حد که سرم گرم بشود...شروع فیلم هم اتفاقآ خیلی پرآب و رنگ نیست...ماجرای چارلی دانشجوی فقیر که قرار است برای تامین هزینه سفر به خانه در ایام کریسمس یک آخر هفته را به مراقبت از کلنل بازنشستهء ارتش بپردازد...
داستان فیلم دقیقآ از جایی پرکشش و جذاب میشود که آل پاچینو در نقش کلنل بداخلاق و زورگو که از قضا در جنگ نابینا شده تصمیم میگیرد آخر هفتهء مزبور را در نیویورک سیتی سپری کند...سفری که برای چارلی محافظه کار و جوان دریچه ای به دنیای دیگر است...دنیایی که در آن لذت بردن هدف غایی زندگی تصویر میشود...لذت از نوشیدن و آشامیدن, معاشرت و رقص و البته زنان...برای کلنل هیچ چیزی لذت بخش تر از تماس و مراوده با زنان نیست...رایحه شان,لمسشان, بوسیدنشان...
صحنه های درخشان فیلم فراوان هستند و دوتا هنرپیشه اصلی فیلم کریس اودانل در نقش چارلی و آل پاچینو در نقش کلنل اسلیت یکی از بهترین بازیهایشان را ارائه میکنند...
یکی از زیباترین صحنه های فیلم برای من سکانس رقص تانگو بود که آل پاچینو با مهارت و ظرافت یک استاد تمام عیار میرقصید و البته سکانس آخر توی کالج وقتی که با صدای خش دار و جذابش یک مونولوگ طولانی را در ستایش از حقیقت و شجاعت بازگو میکند...
بعد از دیدن این فیلم یکی از آرزوهای من دیدن آل پاچینو روی صحنهء تئاتر است...از بس که صدا و حرکاتش جذاب و مسحور کننده است...

پینوشت: راستی چرا دیگه نمیشه ویدئوهای یوتیوب را روی وبلاگ پست کرد؟

هیچ نظری موجود نیست:

بايگانی وبلاگ