چهارشنبه، دی ۲۷

Via di San Giovanni in Laterano*

Via di San Giovanni in Laterano*

یکی از مضرات‌ مسافرت رفتن برای آدم نوستالژیکی مثل من این است که به این ترتیب لیست مکانهایی که دل آدم براشون تنگ میشه طول و درازتر میشه...بعد فکرشو بکنید که یه همچین آدم نوستالژیکِ مستعدی پاشه بره رم که کلآ همهء کوچه پسکوچه هاش نوستالژیِ مجَسمه اونوقت حال الان منو درک میکنید ... شبِ امتحانی یکساعت تمام است نشسته ام دارم با گوگل ارث یک خیابونی رو سرچ میکنم که از کلیسای سن جووانی به سمت کلوزئوم میرفت و مثل خیابون ولی عصر درختاش سایه انداخته بودند و یک کافهء نقلی داشت که ما یه ساعت تموم نشسته بودیم بیرونش داشتیم کاپوچینوی کرم دار میخوردیم و درمورد تاثیرات تحریم ایران حرف میزدیم!! تازه خیابونه یک کفش فروشی هیجان انگیز هم سر نبش داشت که چکمه هاش در حد خدااا بود...بعد همینجوری میرفتی میرسیدی به یک میدونی که وسطش یک عدد چشمه داشت به سبک فیلمهای هیجان انگیز ایتالیایی قدیمی و پر از کبوتر بود بعد همینجوری دست چپ رو میگرفتی و سرازیری یک کوچهء خلوت رو میرفتی پائین میرسیدی به یه رستوران نقلی دیگه که باز توی پیاده رو میز و صندلی چیده بود و گارسونشم اینقدر مهربون بود که گذاشت ما باتری دوربینمونو شارژ کنیم اونجا و اسپاگتی هاشم خوب بودن کلی...بعد همین خیابونه رو یه کم که پائین تر میرفتی دست چپ میپیچیدی یه دفعه کلوزئوم با همهء عظمتش جلوی چشمت سبز میشد...اما خوب من الان اینقدر که برای این خیابونه احساسات نوستالژیک دارم برای خود کلوزئوم ندارم:)

پانوشت: دارم فکر میکنم که اگر بخوام شروع کنم به نوستالژی نویسی برای رم میتونم حتی یک کتاب منتشر کنم...

هیچ نظری موجود نیست:

بايگانی وبلاگ