جمعه، مرداد ۱۸









...
هر سايتي را سر ميزني داره از يک فيلمي تعريف ميکنه و نقد فيلم مينويسه... حتي شاهين
دلتنگستانهم که هميشه با غولش درگيره هم از فول مانتي تعريف کرده پس براي عقب نموندن از قافله بلاگرهاي سينه چاک سينما، برنامه امروز نقد فيلمي است که در عين عاشقانه و رمانتيک بودن داراي پيش زمينه سياسي و نيز حاوي نکات آموزندهء اجتماعي است...البته فيلم مزبور تقريبآ قديمي شده ولي خوب در عوض ما از منظر جديدي بهش نگاه ميکنيم...
چه فيلمي؟...حدس بزنيد
کازابلانکا؟...گفتم قديميه ولي نگفتم مال عهد دقيانوس که!!!
تايتانيک؟...اونوقت نکات سياسي نهفته در بطن فيلم کجا تشريف دارند؟
پارتي؟...زود ،تند ، سريع از وبلاگ من برو بيروووووون

...وقت شما تمام شد فيلم امروز Shrek نام دارد...
همون غول گوگوله که از اين زشتهاي بانمک است و آدم دلش ميخواد بغلش کنه و حسابي لپاشو گاز بگيره....
کاراکترهاي Shrek از خره (با صداي ادي مورفي)گرفته تا پرنسس فيونا(کامرون دياز) و حتي شخصيتهاي فرعي همه بسيار جاندار و طبيعي بنظر مي آيند...مثلآ صحنه اي که اژدهاهه با چند تا حرکت ظريف چشم و ابرو عشق و علاقه اش رو به خره نشونئ ميده را با ۱۰۰تا ديالوگ مسعود کيميايي(با عرض معذرت از طرفداران استاد!!!)هم نمي توان نشان داد(قابل توجه فيلمسازان متعهد وطني که بلد نيستنداز ۴تا دونه آدم سالم و کاملآ زنده دوتا دونه بازي طبيعي قابل باور بگيرند)....
...ديالوگها و حتي طرز بيان هر کدام از کاراکترها شديدآ حساب شده و عمدي است(اين تيکشو خود اسپيلبرگ بهم گفت) مثلآ طرز حرف زدن خره شبيه به ادا و اطوارهاي ويل اسميت است و حتي در صحنه آخر فيلم آنجايي که خره عينک دودي ميزنه (مثلMenn in Black ) اين شباهت کامل ميشه،هرچند که به عقيده من خره خيلي خوشتيپ تر از ويل اسميته ...
....راستي حرف خره شد بايد به يک نکته آموزنده فرهنگي- اجتماعي مستتر در فيلم اشاره کنم واونهم بحث گفتگوي تمدنها... و لزوم گفتگو ميان نسلها و لايه هاي مختلف اجتماعي است،آقايوني که همواره از راه ندادن طبقه نسوان گله ميکنند... و براي يافتن راهي به قلب معشوق تيراژ کتابهاي پائولو کوئيلو و لئو بوسکاليا را به مرز انفجار رسانده و پاشنه در وبلاگ توت فرنگي و ليمو ترش را کنده اند ،لازم است سکانس مربوط به مخ زني خره را سر فرصت و با دقت فراوان پلان به پلان مورد بررسي و تدقيق قرار دهند تا اشکال کار دستشون بياد ...(تازه بقول خودتون اون خر نه تام کروز بود و طرف مربوطه اژدها تشريف داشت و نه پنه لوپه کروز و تازه لب درهءمملو از مواد مذاب داشت مخ طرف را الک ميکرد و نه پارک جمشيديه و يا رستوران سورنتو)...
يه چيز جالب ديگه در مورد Shrekو در واقع محصولات کمپاني Dream Works رويکرد نسبي گرايي و خاکستري ديدن شخصيتها بجاي ديدگاه مطلق گرايي و شخصيتهاي سياه و سفيد کمپاني ديزني است يعني اينجا ديگر از جادوگر بدجنس و قدرتمند،شاهزاده خوش قد و بالا و افسانه اي ،پرنسس خوشگل و بي عيب و نقص خبري نيست ....همهء شخصيتها بطور نسبي خصوصيات خوب و بد دارند(قهرمان غصه غول زشتي است که نسبتآ خشن است اما خوش قلب و مهربان است و البته لايه لايه....
پرنسس افسانه اي که البته به اندازه خود کامرون دياز در اغلب صحنه ها منفعل و بيحال است شبها به هيولا تبديل ميشود و با بدجنسي خودش را به خواب ميزند تا با اولين بوسهء عاشقانه طلسمش بشکند...
....خره(کاراکتر محبوب من)در ابتدا براي حفظ جان همراه Shrek ميشود اما بعدآ در نقش يک دوست واقعي زندگي دوستش را نجات ميدهد(البته هنر اصليش همچنان مخ زني است)...
...و نيز خانم اژدها که در ايفاي نقش در صحنه هاي رمانتيک فيلم پوز هديه تهراني در فيلم آبي رازد(و تازه هنرپيشه نقش مقابل هم نه موهاش بلند بود و نه نگاههاي خمار بهرام رادان را داشت)...
...حتي منفي ترين کاراکتر يعني لرد فارکوار که شديدآ منو ياد يه سرداري ميندازه هم بيشتر ترحم آور بود تا نفرت برانگيز، با اون قد کوتاهش و صورت مسخره....(جالب اينکه در قلمرو فارکوار هم مثل اين رئيش جمهوريهاي مادام العمر و ديکتاتوريهاي ريشه دار جهان سومي پر بود از تصاوير،آدمکها و مجسمه هايي به شکل فارکوار)...
واما طبق مرض جمع بندي که مدتي است عارضم شده...نتايج فيلم به اين شرح است:
-نتيجه عاشقانه:
اگر واقعآ عاشق باشيد حتي کباب موش صحرايي هم بهتون مزه ميده(قابل توجه آقايوني که غذاي مونده نمي خورند و اگر غذا ته بگيره صداشون استريو ميشه)...
-نتيجه گيري سياسي:
گاهي اوقات يک اژدها کار ۱۰ تا مجلس اصلاحات را ميکند( بر گرفته از سکانس خورده شدن فارکوار توسط اژدها)
-نيازمنديها:
به يک عدد اژدها براي انجام اصلاحات نيازمنديم...
-سکانس سال:
همچنان صحنه مخ زني خره...
-ضد حال اساسي:
در حاليکه مردم و بيشتر از همه :کامرون دياز مشتاق تبديل غول زشت ايکبيري به پرنسس افسانه اي بودند کمپاني Dream Works و در راس آن جناب اسپيلبرگ با حمايت از حقوق Shrek و براي جلو گيري از درگيرييهاي خانوادگي آينده رسوم طلسمهاي گذشتگان از قبيل ديو و دلبر و غيره را شکست و غوله غول باقي موند....

هیچ نظری موجود نیست:

بايگانی وبلاگ