شنبه، مهر ۲۵

جهان در هفته اي که گذشت

جهان در هفته اي که گذشت

کي فکرشو ميکرد که هفته اي که اونجوري با حالگيري ثبت نام و اينها شروع بشه اينقدر هفتهء پر باري!!!! بشه:)
جونم براتون بگه که مسئلهء توقف پروژه هاي فوق ليسانس و اينها به قوهء خودش باقيه و اون استاد ما هم هنوز قراردادش تمديد نشده...البته بايد متذکر شد که بيشتر اين کارها يه جورايي سياسي کاري اساتيد محترم رشتهء ارتباطات است (بعله جانم تنها توي ايران خودمون نيست که کيفيت غذاي خوابگاه دانشگاه آزاد در دورقوز آباد عليا منجر به برخوردهاي سياسي ميشه) ماجرا اين است که دولت دست راستي اطريش توي پارلمان لايحهء استقلال دانشگاهها رو به تصويب رسونده که البته منظورش بيشتر شانه خالي کردن از زير بار هزينه هاي فراوان آموزشي است تا استقلال مديريتي...در نتيجه اين سياست دانشجويان از دوسال پيش مجبور به پرداخت شهريه شدند (که البته تا حدي در نتيخهء رکود اقتصادي سالهاي اخير اروپا است) وليالبته اين شهريه ها در برابر هزينه هاي سنگين آموزشي قطره اي بيش نيست و به اين ترتيب دانشگاهها الان براي استخدام پرسنل و تجهيزات و مکان آموزشي بودجهء بسيار محدودتري دارند و در نتيجه بسياري از رشته ها و از جمله رشتهء ارتباطات که از رشته هاي پرطرفدار است دچار کمبود استاد و مکان آموزشي هستند!!!
اما خوب من خداروشکر به تعداد ساعت(واحد خودمون) مورد نظرم رسيدم و حالا بقول بحه ها تا ترم ديگه خدابزرگه!!! خدايا اين خوشبيني رو از ما بچه هاي روزنامه نگاري نگير که هرچه داريم از اين نگاه مثبتمون به آينده است:)

اين ترم دوسه تا کلاس خيلي باحال توي علوم سياسي دارم که از همين حالا دلم براشون غنج ميزنه يکيشون توي همين هفته شروع شد و در مورد درگيري هاي خاورميانه است ( از فلسطين تا افغانستان تا عراق و...) باحالي اش اين است که استاد کلاسمون خودش يک يهودي است و عقايد فوق العاده اي در مورد جنگ ميان اعراب و اسرائيل و نيز جنگ بر عليه ترور دارد...روز اول هم يک ليست از موضوعاتي داد که ما بايد در موردش کنفرانس بدهيم منهم از همون اول منتظر آوردن اسمي از ايران بودم تا اينکه انتخابش کنم اونهم نامردي نکرد و دقيقآ آخرين موضوعش به ايران ٫عربستان و ليبي و اينکه آيا اينها هدفهاي آيندهء غرب در نبرد عليه تروريسم هستند بود البته براي من بررسي نقش ايران توي درگيريهاي فلسطين و اسرائيل بيشتر جالبه و استادمون هم گفت که ميتونم در اين زمينه کنفرانس بدم!!

امااز هرچه بگذريم سخن از هنرهاي ظريفه خوشتر است بعـــــــــله جونم براتون بگه که اين ترم که تموم بشه بنده يک رقاص تمام عيار ميشم:) سه شنبه ها کلاس رقص اورينتال دارم که يک دختر دورگهء ايراني-آلماني معلمش است که متخصص ارتوپدي هم هست و در کنار هنرهاي ظريفه بهمون ياد ميده که چه جوري برقصيم و قدم برداريم که به ستون فقراتمون آسيب نرسه( اصلآ شما ميدونستيد که اين خم کردن کمر به سمت عقب در موقع رقص چه فشاري به ستون مهره ها وارد ميکنه؟؟؟) باحالي اش اين است که من و مونا وقتي جلسهء اول کلاس تموم شد ديگه مدل رقصيدن خودمون هم يادمون رفته بود!!! مونا که هي مينشست فيلم رقصاي قبلي خودشو نگاه ميکرد که يادش بياد قبلآ چه جوري قرميداده....
اما کلاس دوم بقول آلمانيها Spass Pur!! يعني اِند خوش گذرانيه...مربي ايروبيکمون باحالترين آدميه که به عمرم ديدم : جودي ابوت وقتي سي ساله ميشه:) موهاشو دوتا ميبافه مثل دمب گوشي بعدم مثل اين دي جي هاي درست حسابي دم و دستگاهش بر سي دي هاي اساسي است که حتي جنتي رو هم وادار به رقص هيپ هاپ ميکنه!!
يکدقيقه هم آروم نميگيره و تمام مدت يکساعت و نيم کلاس مارو ميرقصونه...بهترينش اينه که من و سه تا از دوستام توي اين کلاس باهميم و دوبرابر شيطوني و قرطي بازي درمياريم...

امروز هم جاتون خالي نشستم سر جزوه و کتاب دوتا امتحاني که آخر اکتبر دارم...شماهم موافقيد که اگر اين امتحانها نبود دوران دانشجويي دوران شيرين تري ميشد!!

راستي ماه رمضانتون مبارک...من اصلآ خبر نداشتم کي ماه رمضان شروع ميشه ولي امروز که مامانم زنگ زد و گفت ماه رمضونه گفتم اِاِاِاِ بس بگو من ديروز چرا اينهمه برخوري کردم و هله هوله خوردم نگو باز ماه رمضانه (آخه من از اون روزه خورهاي حرفه اي بودم قديما)!!!

هیچ نظری موجود نیست:

بايگانی وبلاگ